Nuage

یعنی ابر، به فرانسوی

۴۰

دارم پاره می‌شم. پایان :'' '' '' '' ]]]]]]]] 

۰

۳۹

دیگه جدی جدی حس میکنم اینا رگای مغزمن که دارن از ناحیه بینی خارج شده و از دستم فرار می‌کنن! :)) 

۰

۳۸

خب دیروز یه جوری روز من نبود که به امروزم رسید و من دارم از استرس میپوکم:) و نکته اینه که حالا حالاها این حجم از استرس باهام خواهد بود. 

۰

۳۷

و امروزی که روز من نبود و نشد 

۰

۳۶

به لحاظ روحی شدیدا نیازمند جسمی ام که نیاز به خواب نداشته باشه!

۰

صدای الحمدلله ما را از زیر آوار کارها می‌شنوید ✌🏻

چند روز پیش اومدم بنویسم "هربار قبل از این گفتم سرم شلوغه زر مفت زدم و تازه می‌فهمم سر شلوغ یعنی چی"

 

امروز اومدم بگم، چند روز پیش هم زر مفت زدم حتی:)

۰

۳۴

این بار دیگه زورم به نادیده گرفتنش نمیرسه. غمامو میگم. 

۰

۳۳

خب گویا قراره قضای ع.ماهانه ی ملوی این ماه‌م رو به اشد اشکال به جا بیارم :)))

به جهت روحی.

و نیز روزهای اخر شهریور که خب سخت اما خوب بودن، به شکل سخت و بدی از حلقم دربیاد:))) 

۰

۳۲

الان با همه وجودم احتیاج داشتم حوالی عصر باشه، با یه کارت بانکی بی نهایت بریم بیزون، بی مقصد مشخص. و یه عالمه خرید کنم. دو تا گلدون بگیرم، یکی برای گل های تازه تو آب و یکی برای گل های عروسی که میخوام درستشون کنم. لباس پاییزهبگیرم، هرلباسی که به چشمم قشنگ اومد. و شالگردن.و کتاب. و هرچیزی، هرچیزی که قشنگ بود. بدون فکر به اینکه لازمش دارم یا نه و اینکه قیمتش چنده.

و مقادیر زیادی گل و گلدون جدید. 

و حتی شاید یه سری لوازم آشپزخونه. مثل ست قاشق چوبی اینا. 

و الان، برعکس رو مبل دراز کشیدم، و برعکس به کتابخونه نگا میکنم، و یه دستم خواب رفته، و مغز لعنتیم دست از سر مرور دیدار باشکوه امروز با بابا برنمیداره، و تو چشمام کیلو کیلو شن میریزن. و فکر موندن برنامه های امروز، مثل دیروز و پریروزم. و فکر تموم شدن شهریور با کارهایی که میخواستم بکنم و نکردم، دو سه نفری که عمیقا میخواستم ببینمشون و ندیدم. 

و خب ساعت 1 شبه و متاسفانه نمیتونم برم خرید و همه چیزهای قشنگ و بیهوده ی جهان رو بخرم، و البته، اگر یک ظهر هم بود، اون کارته که بایدو نداشتم:))

 

چرا اینقدر الان نیاز به خرید دارم؟ چرا انگار سم امشب فقط با خرید از تنم خارج میشه؟ من که خریدی نبودم و نیستم.

 

۰

۳۱

همین که این ساعت دارم مرور کتاب آدما تو بهخوانو میخونم، اوج بی خوابی، سردرد، بیکارگی، کلافگی و شکوه این لحظه رو نمایان میکنه!!!! 

۰
اتاق ها
اینجا
چون که تو قشنگی مث شکلایی که ابرا میسازن
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان